Persian Braille

زمانی که چشم بی‌ناست و دست بینا

Persian Braille

زمانی که چشم بی‌ناست و دست بینا

Persian Braille
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

محمد محقق منتظری رنگ و تصویر در صدا

يكشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۹، ۰۵:۳۵ ق.ظ | ریحانه کشاورزمطلق شیرازی | ۰ نظر

      این بار قصد داریم پای صحبت کسی بنشینیم که خود را در صف اولین‌ها جا داده است تا با دنیای رنگ و تصویر ارتباط برقرار کند. او با کارش می‌خواهد اثبات کند که واژه هایی از قبیل نه و نتوانستن صرفا واژه هستند نه چیز دیگری.

      ابتدا از او می‌خواهم تا خودش را برای ما بهتر و بیشتر معرفی کند.

من محمد محقق منتظری متولد سال 1368 در تهران هستم.

علت نابینایی مادرزادی هستم. تحصیلاتم را تا پایان دبیرستان در آموزشگاه شهید محبی گذرانده ام. پس از آن در رشته روانشناسی وارد دانشگاه شدم.  از کودکی به دیدن فیلم و خواندن کتاب و نوشتن علاقه مند بودم.

      پس همین باعث شد که تغییر مسیر بدهید؟

بله! از سن 15 سالگی در کلاس های فیلم نامه نویسی شرکت کردم تا این که در سال 1385 با همکاری یکی از دوستانم در خانه فرهنگی واقع در خیابان مولوی اقدام به تشکیل یک گروه تیأتر تجربی کردم.

به مرور زمان با دانشجویان و هنرجویان تیأتر بیشتر آشنا شدم. اغلب در کلاس‌های آنان بیشتر از کلاس‌های روانشناسی شرکت می‌کردم. کارم را از کارگردانی نمایش نامه خوانی, رادیو تیأتر و نمایش رادیویی شروع کردم.

 دو سال پیاپی یعنی در سالهای 91 و 92 در بخش رادیو تیأتر جشنواره دانشجویی هم به عنوان بازیگر و هم کارگردان شرکت کردم و در بخش بازیگری موفق به کسب جایزه تقدیر شدم.

از سال 1392 به تشویق بعضی از دوستان مخلص و اعتماد به نفسی که پس از هفت سال به دست آورده بودم تصمیم گرفتم وارد کار تیاتر صحنه ای بشوم. به همین خاطر در سال 1392 اولین کارم را برای جشنواره دانشجویی فرستادم و خوشبختانه پذیرفته شد و به اجرا در آمد و در بین تمامی دانشجویان تیأتری سراسر کشور جایزه تقدیر کارگردانی هم نصیب من شد.

دو سال بعد در سال 1394 همان کار در مؤسسه مکتب تهران به مدت 15 شب به اجرای عموم در آمد. از این جا بود که مسیرم به طرف تیاتر حرفه ای عوض شد. کار حرفه ای دیگر من نیز در سال 1395 در جشنواره شهر برگزار شد و باز خدا را شکر موفق به کسب جایزه ویژه کارگردانی شدم. همان کار در فروردین 1396 در مجموعه تیأتر شهر به روی صحنه آمد.  و بالاخره آخرین کارم هم در بهار امسال در خانه هنرمندان به روی صحنه رفت. البته در کنار تیاتر صحنه ای نمایش رادیویی هم کار می کردم. به طوری که در سال 1395 در بخش رادیویی جشنواره دانشجویی تندیس بهترین کار را گرفتم.

      از نظر شما تنها کارگردان تیأتر صحنه ای نابینا برای موفق شدن در کارش به چه چیز هایی احتیاج دارد؟

به دو چیز یکی مدیریت خوب و دیگر انتخاب درست بازیگران با توجه به شخصیت و قیافه ای که در متن نمایش برایشان تصویر شده است. و من به خاطر این که در این کار مهارتی کسب کنم اول این که زیاد مطالعه می‌کنم و دوم این که با مشاوران و دستیارانم هم فکری دارم.

      از مشکلات شغلیتان برایمان بگویید.

در کار تیأتر چون رقابت و متقاضی زیاد است به همین نسبت باید تلاش زیادتر باشد تا هم بتوانی رضایت مدیران را جلب کنی تا به تو اعتماد کنند و هم از نقد شدن نهراسی. خیلی از کار های من در مراحل مختلف بازبینی رد و نقد می‌شدند. اما من سعی می‌کردم نا امید نشوم و به کارم ادامه بدهم. معتقدم تا زمانی که کار می‌کنی سختی و مشکلات هم وجود دارند.

      علاوه بر تیأتر به شغل دیگری هم مشغول هستید؟

برای تأمین زندگی و هزینه های آن باید شغل دیگری هم داشت. به همین خاطر در واحد پشتیبانی یک شرکت خصوصی کار می‌کنم.

      توصیه طلاییتان به مخاطبان چیست؟

 توصیه می‌کنم که هر کس به هر چیزی که علاقه دارد بپردازد آن هم بدون این که محتاج تایید یا استقبال دیگران باشد. فقط و فقط برای لذت و آرامش خودش دنبال علاقه هایش باشد.

فریبا علیزاده_مجله رشد روشن

صدای صحنه

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی